loading...
وبلاگ قرانی هنرستان شهید قاضی
محمد رضا جدی بازدید : 11 دوشنبه 1392/01/19 نظرات (0)

 

مام زمان دوستت دارم به خاطر اینکه ...
همه تنهایند ولی فکر می کنن تو تنهائی( کسی که خدا را داره تنها نمی مونه)

همه فکر می کنند منتظرند ولی در واقع تو منتظر اونایی تا ازت کمک بخوانو بیائی.
همه فکر می کنند تو خورشید پشت ابری ولی تو خورشیدی هستی که همه بهت پشت کردند و سمت دیگه دنبالت می گردند.
همه در حق ولایتت خیانت می کنند ولی تو در حق ولایتشون رفاقت می کنی.
همه وقتی شکمشون سیره و دنیا به کامشونه یادت می کنند ولی تو هر وقت گرسنه و نیازمندیم یادمون می کنی.
همه تو تخیل و رویاشون باورت دارند ولی تو تو واقعیت و حقیقت باورمون داری. ( که بالاخره از خواب غفلت بیدار می شیم)
همه وقتی گناه می کنند از ترس اومدنت دعا نمی کنند ولی تو وقتی گناهانمونو می بینی پیش خدا دعامون می کنی.
همه با فکر این که حالا حالاها نمی ایی سفرت را دراز می کنند ولی تو با فکر این که هر وقت کمک بخواهیم میای سفرت رو کوتاه می کنی.
همه وقتی تو را می خوان که بدونن با اومدنت یه چیزی گیرشون میاد ولی تو وقتی ما را می خواهی که بدونی با اومدنت یه چیزی گیر ما میاد.
همه اومدنت را یه افسانه می دونن ولی تو نیامدنت را افسانه می دونی.( وعده خدا که دروغ نمی شه)
همه می خوان بدونن وقتی میای چکار می خوای بکنی ولی تو می خوای بدونی وقتی میای چکار نباید بکنی.
همه می گن منتظریم، منتظر یه نفر که قراره بیاد ولی تو می گی منتظرم منتظر همه ادمهای دنیا که قراره بیان.
امام زمان دوستت دارم به خاطر اینکه همه اینها را می دونی بازم می خوای بیای.

 

 


محمد رضا جدی بازدید : 13 سه شنبه 1392/01/20 نظرات (0)

خداوند متعال در آیات متعددی از نازل شدن قرآن از طرف سوی خود اشاره کرده است. معنای نازل کردن هم، پایین آوردن است. از این تعبیر می توان فهمید که قرآن مجید دارای حقیقتی بسیار والا و بلندمرتبه است و خداوند متعال برای اینکه مردم بتوانند آن را بفهمند و از آن استفاده کنند، آن را پایین آورده و نازل فرموده است تا به صورت الفاظ و کلمات درآید.


مطلب مهمی که باید به آن توجه داشت این است که نزول قرآن با نازل شدن باران فرق دارد. نازل شدن باران چند ویژگی دارد: 1- نزول باران، نزولی مادی و جسمانی و به معنای منتقل شدن از مکانی بالاتر به مکانی پایینتر است. قطرات باران از مکانی به نام آسمان، به مکان دیگری به نام زمین فرود می آیند. 2- حقیقت باران در زمان فرود آمدن تغییر پیدا نمی کند یعنی همان قطرات باران که در آسمان است به همان صورت و بدون هیچ نوع تغییری در وجودشان، به زمین فرود می آیند. 3- از آنجا که نزول باران، نزولی مادی است، قطرات باران در یک جا بیشتر نمی توانند باشند، یعنی زمانی که در آسمان هستند، در زمین نیستند و زمانی که به زمین فرود می آیند دیگر در آسمان وجود ندارند و جای آنها در آسمان خالی می شود.
ویژگیهای نزول قرآن کریم با هر سه ویژگی مذکور متفاوت است زیرا اولاً نزول این کتاب آسمانی، نزولی مادی و جسمانی نیست بلکه مراد، نزول قرآن از عالمی به عالمی دیگر است. به عبارت دیگر قرآن از عالمی عالی و غیرمادی فرود آمده تا به عالم مادی و جسمانی رسیده است، بنابراین نزول قرآن به معنای انتقال از مکانی به مکان دیگر نیست. ثانیاً قرآن در زمان فرود آمدن تغییر کرده و در هر عالمی که پایین می آید، وجودی متناسب با همان عالم پیدا می کند بنابراین قرآن قبل از نازل شدن و پس از نازل شدن به یک شکل نیست. ثالثاً از آنجا که نزول قرآن، نزولی معنوی است، پس از نازل شدن قرآن از عالم غیر مادی به عالم مادی، جای آن در عالم غیر مادی خالی نمی شود. به عبارت دیگر این طور نیست که قرآن یا باید در آن عالم وجود داشته باشد یا در این عالم، بلکه قرآن کریم در عین حال که به عالم مادی نازل شده است، در تمام عوالم دیگر نیز حضور دارد و با نازل شدن قرآن، چیزی از حقیقت آن کاسته نشده بلکه به همان صورت قبلی باقی مانده است. بحث دیگر درباره چگونگی نزول قرآن این است که نازل شدن آن در آیات الهی به دو صورت مطرح شده است. مفاد بعضی از آیات این است که قرآن کریم به طور دفعی و یکجا بر پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله» نازل شده است مانند:
- انا انزلناه فی لیله القدر(1)
- «ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم.»
انا انزلناه فی لیله مبارکه (2)
- «ما قرآن را در شب مبارکی نازل کردیم.»
- شهر رمضان الذی انزل فیه القرءان...(3)
«ماه رمضان که قرآن در آن نازل شده است...»
از این آیات استفاده می شود که قرآن به طور یکجا و در شب قدر نازل شده است؛ شب قدری که در ماه مبارک رمضان است. اما مفاد بعضی آیات دیگر این است که قرآن در طول سال ها بتدریج بر پیامبر نازل شده است چنانچه از نظر تاریخی نیز قطعی و مسلم است که قرآن در طول 23 سال و به طور تدریجی به رسول خدا وحی شده است، با توجه به اینکه نزول تدریجی قرآن قطعی و یقینی است، این سؤال برای علما و مفسران پیش آمده که چرا خداوند فرموده ما قرآن را در یک شب نازل کردیم؟ و برای توجیه این مطلب نظراتی ارائه کرده اند.
به نظر می رسد پاسخ صحیح این است که قرآن کریم دو بار بر پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله» نازل شده است؛ یک بار تمام قرآن به طور دفعی و در یک شب نازل شده و بار دیگر بتدریج و در طول 23 سال. نزول دفعی قرآن مناسب با نازل شدن باطن قرآن و نزول تدریجی آن مناسب با نازل شدن آن در قالب الفاظ و کلمات است. در نتیجه «باطن» قرآن کریم یک بار به طور کامل در شب قدر بر قلب مبارک پیامبر اسلام «صلی الله علیه و آله» نازل شده و بار دیگر به صورت تدریجی و به شکل الفاظ و کلمات و در طول سالهای نبوت رسول اکرم به وی وحی شده است.

قرآن کریم معجزه ای جاودانی
 
خداوند متعال در طول تاریخ، برای هدایت انسانها پیامبران بسیاری فرستاده است. هر یک از این پیامبران برای اینکه نبوت خود را برای مردم ثابت کنند، به اذن الهی برایشان معجزه می آوردند، یعنی عملی انجام می دادند که سایر مردم از انجام آن عاجزند. پیامبر خاتم «صلی الله علیه وآله» نیز از طرف خداوند معجزاتی برای مردم آوردند، ولی تنها معجزه باقی مانده پیامبر اکرم برای همه انسانها، قرآن کریم است. یعنی هر کسی در هر زمانی در نبوت و رسالت محمد بن عبدالله «صلی الله علیه وآله» شک داشته باشد و بخواهد این مسئله را بررسی کند، کافی است قرآن کریم را مورد مطالعه و تحقیق قرار دهد. در این صورت یقین پیدا خواهد کرد که این کتاب بزرگ، کلام بشر نیست و کلام خداوند متعال است که آن را برای هدایت انسانها نازل فرموده و در عین حال آن را معجزه پیامبرش نیز قرار داده است.
حال این پرسش مطرح می شود که قرآن مجید از چه نظر و از چه جهتی معجزه است؟ به عبارت دیگر، معجزه بودن قرآن به چه چیز آن است و چه خصوصیتی باعث می شود قرآن معجزه باشد؟ پاسخ این است که قرآن کریم از جهات مختلفی معجزه است و هر کسی در هر موردی تخصص داشته باشد، به معجزه بودن قرآن در آن زمینه پی خواهد برد.
موارد اعجاز قرآن عبارتند از:
1- قرآن از نظر لفظی و از جهت فصاحت و بلاغت معجزه است یعنی الفاظ قرآن کریم طوری هماهنگ کنار هم قرار گرفته اند که با زیباترین، فصیحترین و بلیغترین جملات بر معانی بسیار عمیق دلالت می کنند، به طوری که انسان قادر نیست چنین کلام زیبایی بیاورد. پس این کتاب کلام خالق بشر است.
2- قرآن از جهت علوم و معارف بی شمار موجود در آن، معجزه است و اگر کسی در این زمینه تخصص داشته باشد، خواهد فهمید که این همه علوم و معارف عمیق و دقیق و این همه اسرار و رموز هستی را در یک کتاب قرار دادن، از عهده انسان خارج و کار خداوند متعال است.
3- نزول قرآن در آن عصر نیز معجزه است. زیرا آن زمان، عصر جاهلیت و خرافات و تعداد کسانی که خواندن و نوشتن بلد بودند انگشت شمار بود. در چنان زمانی آوردن این کتاب عمیق و دقیق، یقیناً معجزه ای است که از قدرت انسان خارج است.
4- قرآن از جهت آورنده آن معجزه است زیرا پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله» تا پیش از نزول قرآن، حتی سواد خواندن و نوشتن نیز نداشتند و تا آن زمان هیچ گاه با دست خود چیزی ننوشته بودند و همه مردم می دانستند که ایشان به مدرسه نرفته و نوشتن نیاموخته اند. وقتی چنین شخصی، چنین کتابی بیاورد که سرشار از علوم و معارف عمیق است، معلوم می شود که قطعاً معجزه ای صورت گرفته و خداوند آن را نازل کرده است.
5- قرآن در دادن خبرهای غیبی نیز معجزه است. در موارد متعددی، قرآن مجید از حوادث آینده خبر داده است و تاریخ نشان داده که تا این زمان تمام پیشگوییهای قرآن به همان صورت که خبر داده شده، به وقوع پیوسته است. البته زمان وقوع بعضی از آنها هنوز فرا نرسیده و آنها نیز در زمان خود به وقوع خواهند پیوست.
6- قرآن کریم از جهت تحدی معجزه است. قرآن در آیات متعددی تحدی کرده، یعنی از دیگران خواسته است اگر می توانند کتابی و یا حداقل سوره ای مانند قرآن بیاورند، تا اگر نتوانستند چنین کاری انجام دهند، معلوم می شود که این کتاب بزرگ از طرف خداوند نازل شده است. از زمان نزول قرآن تا به حال، هیچ کس نتوانسته سوره ای مانند سوره های قرآن بیاورد. با توجه به اینکه دین مقدس اسلام، از ابتدا دشمنان فراوانی داشته است که تمام سعی و تلاش خود را برای از بین بردن آن انجام داده و از هیچ عملی در این راه کوتاهی کرده اند، عجز آنها از آوردن سوره ای مانند قرآن، دلیلی دیگر بر معجزه بودن این کتاب الهی است.
7- قرآن از جهت نبود اختلاف در آیات آن معجزه است، زیرا کتابی با این وسعت علوم، اگر کلام غیر خداوند باشد، در آن اختلافات زیادی خواهد بود، در حالی که بین آیات قرآن هیچ اختلافی وجود ندارد.
معلوم شد قرآن کریم به دلایل مختلف و متفاوت معجزه است. البته ممکن است کسی در بعضی از موارد مذکور، تخصص نداشته باشد و بگوید از این راه نمی توانم به معجزه بودن قرآن یقین کنم، ولی هر انسان منصف و حقجویی، اگر به تمام موارد اعجاز قرآن با هم توجه کند و همه آنها را در نظر بگیرد، یقین صد در صد پیدا می کند که این کتاب معجزه است و نه کلام بشر، که سخن خداوند است و از طرف او برای هدایت انسان ها نازل شده است. با این همه، اگر کسی باز هم قرآن را نپذیرد، قطعاً مغرض است و از روی عناد و استکبار، آیات قرآن را انکار می کند، و چنین شخصی مستحق عذاب الهی است.
هذا هدی والذین کفروا بایات ربهم لهم عذاب من رجز الیم(4).
«این قرآن، موجب هدایت است و کسانی که به آیات پروردگارشان کافر شوند، برایشان عذابی دردناک مهیاست.»

ادامه مطلب را بخانید

محمد رضا جدی بازدید : 21 سه شنبه 1392/01/20 نظرات (0)

این را باید دانست:که پاره ای از گناهان دائمیه هستند، انسان چه بیدار باشد! چه قائم باشد! چه راکع، چه ساجد! متصل برایش گناه نوشته می‌شود وخلاصه برای هر نفس زدن برای انسان گناه ثبت می‌گردد و آن‌ها سه قسم است: 1- گناه فعلیه 2- گناه ترکیه 3- گناه قلبیه.
1- گناه فعلیه: مانند نگهداری عین غصبی از مال مسلمان، خوردن میراث، دروغ، ظلم، غیبت، تهمت و سخن چینی و...
2- گناه ترکیه: مانند ترک واجبات (اگر کسی عمل واجبی را ترک کند متصل برایش گناه نوشته می‌شود تا آنکه آنرا به جا آورد و این نوع معاصی حد و وصف ندارد)
3- گناه قلبیه: مانند ریا، حسد، کینه، عداوت، بد بینی (1)

آثار گناه: سیاهی دل
 
پیامبر (ص) می‌فرماید بدرستی که بنده اگر گناهی را مرتگب شود لکه سیاهی در دل او پدید می‌آید که اگر از گناه خود دل بر کند و استغفار وتوبه نمود دلش صاف می‌شود واگر گناهی دیگر کرد با تکرار گناه لکه افزون‌تر می‌شود تا جایی که خانه قلب را سیاهی فرا می‌گیرد در این صورت است که دل دیگر استعداد ندارد انوار ارزشهای معنوی را در خود تابش دهد ودر این چیرگی گناه است که خداوند می‌فرمایید: نه بلکه گناهشان بر دلهایشان چیره شده. (2)
اثرات گناه روی گناه
1- خطر ناامیدی: گناه روی گناه باعث می‌شود که گناهکار در گناه جرئت و جسارت بیشتری پیدا کند و از ارتکاب هر عمل ناروایی باک نداشته باشد.
2- اتهام به بی گناهان: گنهکار نا امید به علت ناراحتیهای وجدانی برای تبرئه خویش بی گناهان را متهم می‌کند و جرائم خود را به آن‌ها نسبت می‌دهد.
3- فشار شدید وجدان اخلاقی: در مواردی که گناه خیلی مهم باشد و گناهکار امیدی به آمرزش و عفو الهی نداشته باشد فشار شدید وجدان اخلاقی می‌تواند اورا دیوانه کند وبه بزرگ‌ترین جرائم خطر ناکش وا دارد.
4- کوچک شمردن گناه: این را باید در نظر داشت که وسوسه های شیطان یک مرتبه به انسان هجوم نمی‌آورد بلکه نوع وسوسه های شیطان «سیاست گام به گام» به این معنی که شیطان به صورت کوچک جلوه دادن گناه در نظر شخص وی را قدم به قدم به سوی پرتگاه مذلت می‌کشاند.
قال رسول الله (صلی الله علیه وآله) اتقو المحقرات من الذنوب فانها لا تغفر قیل: ما المحقرات؟ قال:الرجل یذنب فیقول: طوبی لی لو لم یکن غیر ذلک رسول خدا فرمود:بترسید از گناهانی که آن‌ها را کوچک شماریدکه آن قابل آمرزش نیست سوال شد:کوچک شمردن گناه چیست؟ پیامبر اسلام فرمود: شخصی گناهی را مرتکب می‌شود سپس می‌گوید خوشا به حال من اگر غیر ازاین گناهی نداشته باشم. (3)
5- گناه از روی طغیان وتکبر
6- موقعیت اجتماعی شخصی
7- مسرور شدن بر گناه
8- مغرور شدن به رحمت الهی
9- آشکار کردن گناه

آثار مال حرام خوردن
 
1- محروم بودن از قبولی عبادات:در روایت است العبده مع اکل الحرام کالبناء علی الرمل: عبادت کردن با حرام خواری مانند بنا کردن بر روی رمل است. (4)
2- از بین رفتن برکت در مال: قال الکاظم (ع): «ان الحرام لا ینمی وان لم نمی لم یبارک فیه: حرام زیاد نمی‌شود واگر زیاد شود برکت در آن نخواهد بود. (5)»
3- سبب فقر نداری: قال النبی (ص) من طلب مالا من غیر حله افقره (6) طلب کردن مال از غیر حلال او رافقیر می‌کند.
4- حبط اعمال حسنه (یعنی نابود کردن) قال رسو الله (ص) ان الله ملکا ینادی علی بیت المقدس کل لیله من اکل حراما لم یقبل الله منه صرفا ولا عدلا، رسول خدا فرمود: خداوند را فرشته ای است که هرشب بر بیت القدس ندا در می‌دهد هر کس حرامی بخورد خدا هیچ عملی را از او نمی‌پذیرد نه واجب ونه مستحب. (7)
5- حرام خواری منشأ هر جنایت: حرام خواری قلب را به مرحله ای می‌رساند که حتی مواعظ در او تأثیر نمی‌کند و دلخراش ترین منازل نیز آنرا متأثر نمی‌نماید چنانچه حضرت ابا عبد الله الحسین به لشکریان پسر سعد فرمود: پس به تحقیق شکمهایتان از حرام پر شده وبر قلوبتان مهر خورده دیگر زیر بار حق نمی‌روید وای بر شما، آیا انصاف نمی‌دهید؟ آیا گوش فرا نمی‌گیرید. (8)
6- حرم خواری قطع کننده پیمان ولایت: قال علی (ع) می‌فرمایید:دوست من نیست کسی که مال مؤمنی را از راه حرام بخورد. (9)
7- ظهور نا مطلوب در نسل انسان: قال الصادق (ع):کسب الحرام یبنی فی الذریه فرمود:کسب حرام آثارخود را در ذریه انسان ظاهر می‌نمایید. (10)

آثار شراب خواری
 
مولود گناهان: قال رسوالله (ص) اجتنبوالخمر فانها مفتاح کل الشر، از شراب به دور باشید که آن کلید هر بدی است. (11)
شراب همه گناهان است: قال رسوالله (ص): جعلت الذنوب کل‌ها فی بیت و جعل مفتاح‌ها فی شرب الخمر، رسول خدا (ص) فرمود: تمام گناهان در یک خانه گذاشته شده است و کلید آن هم شرب خمر است. (12)
شارب الخمر مثل بت پرست است: قال رسوالله (ص):الخمر جماع الآ ثام شراب مجموعه گناهان است. (13)
نور ایمان را می‌برد: قال رسوالله (ص): شارب الخمر کعابد الوثن نوشنده خمر مانند بت پرست است. (14)
روز قیامت تشنه است:قال رسوالله (ص): من شرب الخمر خرج نور الایمان من جوفه هرکس شراب نوشد نور ایمان ازدل اوخارج می‌شود. (15)
دشمن خدا می‌باشند: قال رسوالله (ص):من شرب الخمرآتی عطشان یوم القیامه هرکس شراب نوشد می‌آورند اوراروز قیامت درحالیکه تشنه می‌باشد. (16)
مبتلا شدن: قال رسوالله (ص): اذا کان القیامة نادی مناد أین اعدایی! فیقول به جبرئیل یا رب! اعدائک کثیر فای اعدائک؟ فیقول عز وجل أین اصحاب الخمر؟ أین الذین کانوا یبیتون سکاری؟ فرمود (ص): موقعی که قیامت بر پا می‌شود، ندا کنندهای صدا می‌زند، دشمنان من کجا هستند؟ پس جبرئیل می‌گوید:پروردگارا! دشمنان تو زیاد هستند. منظور کدام دشمنانت هستند؟ خداوند عز وجل فرمایید:کجا هستند باده خورها؟ کجا هستند آن‌ها که شب را مست می‌خوابیدند!؟ (17)
قال رسول الله (ص): اذا شرب الرجل شربة من الخمر ابتلا الله بخمسة اشیاء الاول قساوة قلبه والثانی یتبرؤ منه جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و جمیع الملائکه و الثالث یتبرو جمیع الانبیاء، و الرابع یتبرؤ منه الجبار والخامس ادخله النار! پیامبر اسلام (ص) فرمود: اگر کسی جرعهای شراب بنوشد خداوند متعال به پنج عقوبت مبتلایش می‌کند:
1- قلبش قساوت دار می‌شود
2- جبریئل ومکایئل و اسرافیل و تمام فرشتگان از او بیزاری می‌جویند!
3- تمام انبیاء از او بیزاری می‌جویند!
4- خدای جبار از او بیزاری می‌جوید!
5- سر انجام اورا در آتش دوزخ می‌افکند! (18)

تیجه گیری:
نتیجه گرفته می‌شود که همه گناهان مثل حرام خواری، شرابخواری، ربا، زنا و... دارای آثار سوء روی روح وروان انسانی می‌باشد که اول مثل نقطه سیاه روی تابلویی سفید روح را لکه دار می‌کند ورفته رفته اگر انسان به داد خود نرسد وتوبه نکند! دچار یک قساوت وسنگدلی می‌شود و تمام وجود اورا سیاهی و تباهی فرا می‌گیرد؛ و دیگر هیچ موعظه گری و هیچ متنبه کنندهای حتی مرگ او را بیدار نخواهد کرد، مگر توجه خداوند متعال و اهل البیت (ع) دست او را بگیرد واز سرازیری جهنم نجات دهد.

محمد رضا جدی بازدید : 8 سه شنبه 1392/01/20 نظرات (0)

خداوند در بسياري از آيات قرآن ,انسان را دعوت به تفكر در طبيعت مي كند. تعدادي از اين آيات در اينجا آورده شده اند. قابل ذكر است كه عكسها زير بر اساس سليقه شخصي جمع آوري شده اند و ممكن است نشان دهنده عمق آيات نباشند

سوره الرعد, آيه سه

 و اوست كسى كه زمين را گسترانيد و در آن كوهها و رودها نهاد و از هر گونه ميوه‏اى در آن جفت جفت قرار داد روز را به شب مي ‏پوشاند قطعا در اين [امور] براى مردمى كه تفكر مي ‏كنند نشانه ‏هايى وجود دارد

سوره الروم, آيه ۲۴ 

و از نشانه‏هاى او [اينكه] برق را براى شما بيم ‏آور و اميدبخش مينماياند و از آسمان به تدريج آبى فرو ميفرستد كه به وسيله آن زمين را پس از مرگش زنده مي‏گرداند در اين [امر هم] براى مردمى كه تعقل مي‏كنند قطعا نشانه‏ هايى است

سوره النحل, آيه ۱۱

به وسيله آن كشت و زيتون و درختان خرما و انگور و از هر گونه محصولات [ديگر] براى شما مي‏روياند قطعا در اينها براى مردمى كه انديشه مي‏كنند نشانه‏اى است

سوره النحل, آيه ۱۲

 و شب و روز و خورشيد و ماه را براى شما رام گردانيد و ستارگان به فرمان او مسخر شده ‏اند مسلما در اين [امور] براى مردمى كه تعقل مى‏كنند نشانه‏ هاست

سوره النحل, آيه ۱۳

 و [همچنين] آنچه را در زمين به رنگهاى گوناگون براى شما پديد آورد [مسخر شما ساخت] بي ‏ترديد در اين [امور] براى مردمى كه پند مي ‏گيرند نشانه‏اى است

سوره الحشر, آيه ۲۱

اگر اين قرآن را بر كوهى فرومي‏فرستاديم يقينا آن [كوه] را از بيم خدا فروتن [و] از هم ‏پاشيده مي‏ديدى و اين مثلها را براى مردم مي‏زنيم باشد كه آنان بينديشند

سوره النحل, آيه ۶۹

سپس از همه ميوه‏ها بخور و راههاى پروردگارت را فرمانبردارانه بپوى [آنگاه] از درون [شكم] آن شهدى كه به رنگهاى گوناگون است بيرون مي ‏آيد در آن براى مردم درمانى است راستى در اين [زندگى زنبوران] براى مردمى كه تفكر مي ‏كنند نشانه [قدرت الهى] است

 

محمد رضا جدی بازدید : 7 سه شنبه 1392/01/20 نظرات (0)

گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌كنم …
گفتی: فانی قریب
     .:: من كه نزدیكم (بقره/۱۸۶) ::.

گفتم: تو همیشه نزدیكی؛ من دورم… كاش می‌شد بهت نزدیك شم
گفتی: و اذكر ربك فی نفسك تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
     .:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد كن (اعراف/۲۰۵) ::.

گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!
گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لكم
     .:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/۲۲) ::.

گفتم: معلومه كه دوست دارم منو ببخشی …
گفتی: و استغفروا ربكم ثم توبوا الیه
     .:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه كنید (هود/۹۰) ::.

گفتم: با این همه گناه… آخه چیكار می‌تونم بكنم؟     
گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
     .:: مگه نمی‌دونید خداست كه توبه رو از بنده‌هاش قبول می‌كنه؟! (توبه/۱۰۴) ::.

گفتم: دیگه روی توبه ندارم ...
گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
     .:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/۲-۳ ) ::.

گفتم: با این همه گناه، برای كدوم گناهم توبه كنم؟ 
گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا
     .:: خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه (زمر/۵۳) ::.

گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟
گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله
     .:: به جز خدا كیه كه گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/۱۳۵) ::.

گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این كلامت كم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌كنه؛ عاشق می‌شم! …  توبه می‌كنم
گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
     .:: خدا هم توبه‌كننده‌ها و هم اونایی كه پاك هستند رو دوست داره (بقره/۲۲۲) ::.

ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرك     
گفتی: الیس الله بكاف عبده
     .:: خدا برای بنده‌اش كافی نیست؟ (زمر/۳۶) ::.

گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیكار می‌تونم بكنم؟
گفتی:یا ایها الذین آمنوا اذكروا الله ذكرا كثیرا و سبحوه بكرة و اصیلا هو الذی یصلی علیكم و ملائكته لیخرجكم من الظلمت الی النور و كان بالمؤمنین رحیما
.:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد كنید و صبح و شب تسبیحش كنید. او كسی هست كه خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریكی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن . خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/۴۱-۴۳) ::.

منبع: چرخ و فلک

محمد رضا جدی بازدید : 9 سه شنبه 1392/01/20 نظرات (0)

امام على‏عليه السلام مى‏فرمايد:

 

ثم انزل علیه الکتاب نورا لا تطفا مصابیحه و سراجا لا یخبو توقده

 

سپس قرآن را بر او ( حضرت محمد صلی الله علیه و آله) نازل فرمود قرآن نوری ست که خاموشی ندارد و چراغی ست که درخشندگی آن زول ندارد.

 

نهج البلاغه نسخه دشتی / خطبه 198

 

امام على‏عليه السلام مى‏فرمايد:


« وَ تَعْلَمُوا القُرآنَ فَإنَّهُ أحْسَنُ الحَديثِ وَ تَفَقِّهُوا فيهِ فَإنَّهُ رَبيعُ الْقُلُوبِ وَاسْتَشْفُوا بِنُورِهِ فَإنَّهُ شِفاءُالصُّدُورِ»

 

 قرآن را فراگيريد، زيرا قرآن بهترين حرف نو است و در آن انديشه عميق كنيد، زيرا آن بهار قلب‏هاست و به وسيله نور آن شفا گيريد، زيرا آن شفاى سينه‏هاست.

 

 

نهج البلاغه، صبحى صالح، خ 110.

 

سخن امام علی علیه السلام در آخرین لحظه های زندگی خود فرمود:

 

الله، الله فی القرآن، لایسبقكم بالعمل به غیركم؛ بترسید از خدا، بترسید از خدا درباره قرآن، مبادا دیگران در عمل به آن از شما پیشی گیرند!»

 

محمد رضا جدی بازدید : 11 سه شنبه 1392/01/20 نظرات (0)

عمل به آیات قران

 

 امام صادق علیه السلام مي‌فرمايد:

«رب تالي القرآن و القرآن يلعنه».(1)چه بسا تلاوت كنندة قرآن كه قرآن لعنتش مي‌كند

 

 وقتي از حضرت سئوال شد آنان كيانند فرمود: كساني كه قرآن را مي‌خوانند اما به آن عمل نمي‌كنند

 

همچنین مي‌فرمايد: «من قراء القرآن من هذه الامه ثم دخل النار فهو ممن كان يتخذ بآيات الله هزوا». (2)كسي كه قرآن رابخواندولي به آن عمل نكندبه آتش دوزخ دچار خواهد شد چرا كه گوئي در دنيا به تمسخر قرآن مشغول بوده است.

 

 

1 ـ بحارالانوارجلد11ص223

2 ـ جامع‌الاخبار ص 56.

 

محمد رضا جدی بازدید : 10 سه شنبه 1392/01/20 نظرات (0)

امام صادق علیه السلام فرمودند:

 

» من قرا القرآن فهو غنی و لا فقر بعده و الا ما به غنی »

 

هرکه قرآن بخواند بی نیاز شود و نیازی پس از آن نیست( و اگر به قرآن بی نیاز نشود) هیچ چیز لو را بی نیاز نکند.

 

و نیز امام صادق فرمودند:

 

« من قرا القرآن و هو شاب مومن اختلط القرآن بلحمه و دمه و جعله الله عزوجل مع السفره الکرام البررة و کان قرآن حجیزا عنه یوم القیامة... »

 

هرکه در حال جوانی قرآن بخواند و با ایمان باشد قرآن با گوشت و خونش بیامیزد و خدای عزوجل او را با فرشتگان پیغامبرنده و نیکرفتارش رفیق کند و قرآن برای او در روز قیامت پرده و مانعی از آتش باشد...

 

اصول کافی / ج2 / « کتاب فضل القرآن » « باب فضل حامل القرآن » حدیث8 و 4

تعداد صفحات : 3

درباره ما
Profile Pic
گفتم: خيلي خونسردي! تو خدايي و صبور! من بنده‌ات هستم و ظرف صبرم کوچيک... يه اشاره‌ کني تمومه! گفتي: عسي ان تحبوا شيئا و هو شر لکم .:: شايد چيزي که تو دوست داري، به صلاحت نباشه (بقره/216) ::.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 24
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 8
  • بازدید سال : 39
  • بازدید کلی : 480
  • کدهای اختصاصی

    قالب بلاگفا

    كد موسيقي براي وبلاگ



    ساعت ساعت ساعت فلش